نوشته های یک من

وبلاگ قشنگم حذف شده :(

شد دو هفته که من برگشتم دریغ از هیچ کار مفیدی .

تلوزیون داره "نگران منی" پخش میکنه .... چقدر چقدر من از این خاطره دارم پارسال این وقتا

غذام شده بود اشک ... هعی... گذشت ...

نمیدونم چی تو دستات ِ خدا ... میدونم بهترینه ...

" مگه میشه باشی و تنها بمونم .... "

نوشته های یک من...

خونه برای دو ماه بهترین از اینم داریم مگه؟ از چهارشنبه برگشتم خونه ولی هنوووز اتاق کامل مرتب نشده تقریبا هیچ جایی ندارم کتابخونم کمدم جاکفشی همشون پـــرن مجبور شدم یه سریا رو بذارم تو اتاق ابجی کوچیکه خدا کنه بیرون نندازه فقط  برای امتحان عملی انگل شناسی مجبور شدم همه ی آهنگام رو پاک کنم که بتونم فیلم های ریویو رو بگیرم اخرش هم یه فیلم 31 دقیقه ای رو نتونستم بگیرم که اصل کاری بود ار 5 تا لام قارچ هم فقط 2 تاش رو مطمئن بودم (یاداوری : برم نذرهامو ادا کنم که انگل پاس شدم ) × دلم برای بلاگم تنگ شده بود بیشتر میام اینجا نوشته های یک من...ادامه مطلب

‍
+ مرسی از دوست عزیزی که تیتر این پست رو برام کامنت گذاشت :)))

یه جدول کشیدم کارهایی که تا اخر ماه باید اجرا بشن رو نوشتم هر سری هم رد میشم از کنارش یه مورد اضافه میکنم منتها فک میکنم این همه کارو تا آخر سال هم نتونم تموم کنم -ـــ- یعنی چی بعضی این خانوم دکترا سه روز تو هفته مطب نمیان، خب نکنه مریضتون سر درد داره ایییش (پرانتز : هیچ آقای دکتری حق نداره سه روز مطب تعطیل کنه ) خب برنامه هام بهم خورد ایییش؛ چند وقته کتابا جذبم نمیکنن : اولشونو میخونم ول میکنم :

+ تموم بشن دلهره ها ...

نوشته های یک من...

کاش هرچی زودتر یه اتاق خوب پیدا شه ... :(

(سعی کنیم آدم خوبی باشیم کلیشه است ولی واقعا سعی کنیم باعث عذاب بقیه نباشیم)

کاش هرچی زودتر بیای اینجا:( اصلا درسات ول کنی :( بیای اینجا :( اصلا همین فردا که بیدار میشم تو هم اومده باشی :(

باکتری

نمانده از تمام من جز این دل پریشان ...

 

نوشته های یک من...